قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان

ساخت وبلاگ

داستان های امام علی داستان هایی از امام علی از علی آموز اخلاص عمل ** شیر حق را دان مطهر از دغل‌‌      در غزا بر پهلوانی دست یافت ** زود شمشیری بر آورد و شتافتاو خدو انداخت در روی علی ** افتخار هر نبی و هر ولی‌‌آن خدو زد بر رخی که روی ماه ** سجده آرد پیش او در سجده‌‌گاه‌‌در زمان انداخت شمشیر آن علی ** کرد او اندر غزایش کاهلی‌‌ 3725گشت حیران آن مبارز زین عمل ** وز نمودن عفو و رحمت بی‌‌محل‌‌گفت بر من تیغ تیز افراشتی ** از چه افکندی مرا بگذاشتی‌‌آن چه دیدی بهتر از پیکار من ** تا شدی تو سست در اشکار من‌‌آن چه دیدی که چنین خشمت نشست ** تا چنان برقی نمود و باز جست‌‌آن چه دیدی که مرا ز آن عکس دید ** در دل و جان شعله ای آمد پدید 3730آن چه دیدی برتر از کون و مکان ** که به از جان بود و بخشیدیم جان‌‌در شجاعت شیر ربانی ستی ** در مروت خود که داند کیستی‌‌در مروت ابر موسایی به تیه ** کآمد از وی خوان و نان بی‌‌شبیه‌‌ابرها گندم دهد کان را به جهد ** پخته و شیرین کند مردم چو شهدابر موسی پر رحمت بر گشاد ** پخته و شیرین بی‌‌زحمت بداد 3735از برای پخته خواران کرم ** رحمتش افراشت در عالم علم‌‌تا چهل سال آن وظیفه و آن عطا ** کم نشد یک روز از آن اهل رجاتا هم ایشان از خسیسی خاستند ** گندنا و تره و خس خواستندامت احمد که هستند از کرام ** تا قیامت هست باقی آن طعام‌‌چون ابیت عند ربی فاش شد ** یطعم و یسقی کنایت زاش شد 3740هیچ بی‌‌تاویل این را در پذیر ** تا در آید در گلو چون شهد و شیرز آن که تاویل است وا داد عطا ** چون که بیند آن حقیقت را خطاآن خطا دیدن ز ضعف عقل اوست ** عقل کل مغز است و عقل جزو پوست‌‌خویش را تاویل کن نه اخبار ر قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 33 تاريخ : يکشنبه 9 بهمن 1401 ساعت: 17:33

سعد خفاف می گوید: به زاذان گفتم: تو قرآن را خوب تلاوت می کنی، چگونه یاد گرفتی؟تبسمی کرد و گفت: روزی امیرالمؤمنین از کنار من می گذشت و من شعر می خواندم و اخلاق خوبی داشتم. از صدایم خوشش آمد. فرمود: ای زاذان! چرا قرآن حفظ نکرده ای؟گفتم بیش از دو سوره که در نماز می خوانم، از قرآن چیزی نمی دانم.فرمود: نزدیک بیا. پس نزدیک او رفتم. در گوشم چیزهائی گفت که نفهمیدم چیست. سپس فرمود: دهانت را باز کن، از آب دهان مبارک خود در دهان من انداخت به خدا سوگند وقتی که از کنار او برخاستم تمام قرآن را با اعرابش حفظ بودم، بعد از آن هیچ مشکلی نداشتم که از آن بپرسم.سعد می گوید: داستان زاذان را برای امام باقر (ع) نقل کردم فرمود: زاذان راست می گوید، علی(ع) با اسم اعظمی که هیچ وقت رد نمی شود، برای زاذان دعا نمود. [ چهارشنبه یازدهم اردیبهشت ۱۳۹۸ ] [ 10:55 ] [ یاسین طریفی ] [ ] قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 84 تاريخ : پنجشنبه 23 تير 1401 ساعت: 11:33

قومی از یهودیان نزد خلیفه دوم آمدند و گفتند: آمدیم تا از تو مطالبی را بپرسیم، اگر صحیح جواب دادی مسلمان می شویم و از تو متابعت می کنیم؛ خلیفه گفت: هر چه می خواهید بپرسید؟ گفتند: ما را از قفلهای آسمان قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 89 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

شخصی نصرانی در کشور روم، هفت چیز در خواب دید و حضرت علی تفصیل خواب و تعبیر آن را بیان فرمود و او تصدیق کرد.حضرت فرمود: خواب اول: آن بود که، در خواب دیدی قصری از آسمان، آویزان است که در آن کرسی ها از ط قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 77 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

مام صادق (علیه السلام) فرمود: هنگامی که پیغمبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم از مادر متولد شد، فاطمه بنت اسد نزد همسر خود ابوطالب (پدر علی (علیه السلام)) آمد و مژده تولد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم را به او داد، ابوطالب به او فرمود: یک سبت (روزگار دراز و طولانی) صبر کن من هم مژده تولد مانند آن را که جز نبوت ندارد، به تو خواهم داد، آنگاه امام فرمود: سبت مدت سی سال است و فاصله زمانی بین تولد پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم تا تولد امیرالمؤمنین (علیه السلام) سی سال بود.(7)

قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 71 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

نقل است که در هندوستان کسی را گرفته بودند و می زدند و او هیچ اعتراضی نمی کرد و آخ هم نمی گفت. بعد آزادش نمودند. شخصی از او سؤال کرد: چرا اعتراض نمی کردی و آخ هم نمی گفتی؟ گفت: من باید کتک می خوردم. پر قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 85 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

مرحوم آقای افجه ای، سردفتر اسناد رسمی، داماد مرحوم آقای بهبهانی، برای حقیر نقل نمودند که: مجله ای از آمریکا برای یکی از دوستان من می آمد. در آن مجله نوشته بود: دو نفر مسیحی از اهالی آمریکا با هم قرار قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 99 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

روایت شده که حضرت علی(ع) روزی بر منبر کوفه خطبه می خواند و در ضمن خطبه فرمود: ای مردم از من بپرسید، قبل از اینکه مرا از دست بدهید. از راه های آسمان ها بپرسید که من به آنها داناتر از راه های زمین هستم. قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 89 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

سعد خفاف می گوید: به زاذان گفتم: تو قرآن را خوب تلاوت می کنی، چگونه یاد گرفتی؟تبسمی کرد و گفت: روزی امیرالمؤمنین از کنار من می گذشت و من شعر می خواندم و اخلاق خوبی داشتم. از صدایم خوشش آمد. فرمود: ای قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 99 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27

از جمله نشانه های (معجزات) امیرالمؤمنین(ع) روایتی است که زاذان از سلمان نقل نموده که: روزی رسول خدا (ص) در بطحاء نشسته و جماعتی از اصحاب نزد ایشان بودند. آن حضرت در حالی که روی به ما داشت و حدیث می فر قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان...ادامه مطلب
ما را در سایت قصه زندگی حضرت محمد(ص) برای کودکان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : yasin1382t بازدید : 87 تاريخ : شنبه 30 آذر 1398 ساعت: 22:27